جدول جو
جدول جو

معنی مدلل کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مدلل کردن
مدلل ساختن، به اثبات رساندن، ثابت کردن، محرز ساختن، مدلل داشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جاوید کردن جاودان کردن جاویدساختن جاودان کردن: شاعران و نویسندگان نام نیک او را مخلد کرده اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخلع کردن
تصویر مخلع کردن
تنپوش دادن خلعت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
رها کردن، نهفت گزیدن (نهفت خلوت) آبشتیدن خالی کردن، رها کردن: بوسیلت ایشاج وصلت و اشتباک قرابت شفیع شدند تا او را مخلی کردند و اقطاعاتی که داشت بر او مقرر گردانید
فرهنگ لغت هوشیار
اندام بریدن، شکنجه دادن گوش یا بینی کسی را بریدن: روا نبود کافران را مثله کردن، شکنجه دادن عقوبت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متصل کردن
تصویر متصل کردن
پتوستن پیوستن
فرهنگ لغت هوشیار
ور تاندن ور تانیدن بدل کردن عوض کردن: ملک ایشان در تزلزل و اضطراب افتاد. نظام الملک وزیر را بتاج الملک ابوالغنایم مبدل کردند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عدول کردن
تصویر عدول کردن
برگشتن بازگشتن، اعراض کردن، برگشتن بازگشتن، اعراض کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلیل کردن
تصویر دلیل کردن
دلالت کردن دال بودن، ثابت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متصل کردن
تصویر متصل کردن
چسباندن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مطلع کردن
تصویر مطلع کردن
آگاهاندن، آگاه کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مملو کردن
تصویر مملو کردن
آکندن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از منحل کردن
تصویر منحل کردن
برچیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
لنموذجٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
Fashion
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
concevoir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
merancang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
modelar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
entwerfen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
projektować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
проектировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
проектувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
ontwerpen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
diseñar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
डिजाइन करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
progettare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
tasarlamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
ডিজাইন করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
ڈیزائن کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
ออกแบบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
kubuni
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
לעצב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
设计
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
디자인하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مدل کردن
تصویر مدل کردن
デザインする
دیکشنری فارسی به ژاپنی